فراراززبان وملیت خویش

          دکترناصر تکمیل همایون این روزهامشغول نوشتن کتابی هفت جلدی درباره تاریخ ایل قاجاراست.:ایل قاجاردرپهنه تاریخ ایران.تاریخی که اعضای ایل قاجارخودنیزتاکنون چنین چیزی ننوشته اند.من نیزتاحال علت این قاجاردوستی راندانسته ام.چرابجای اینکه تاریخی بااین وسعت درباره یکی ازخاندانهای ایرانی وخوشنام نوشته شوددرباره یک قوم آدم کش وخیانتکارنوشته شده است.آنهم توسط مورخی که ازاعضای یک حزب ملی است واین تاریخ می توانست درباره یک قوم ایرانی وخدمتگذارنوشته شود.البته این تاریخ رامن درحدودیک نسل پیش دریکی ازنشریات ایران دیده ام.امانیمه کاره رهاشده بود.دکترتکمیل همایون اینطورکه من متوجه شده ام ازافرادی است که زیادمی نویسدامادرفکرچاپ آنها نیست.

        دکترناصرتکمیل همایون عادت دارددرنوشته های خویش واژهایی بکاربردکه دست کم اینجانب تاکنون باآنهابرخوردنکرده ام ویاکمتردیده ام.این یکی ازمعایب نثرایشان است.دردانشنامه هانیزبرخی ازآن واژه هارانتوانستم پیداکنم.انگاراصرارداردبرخی ازواژه های بیگانه وناشناس رابکارببرد.ایشان می توانست بجای کوروش کبیرکوروش بزرگ وبجای دریای خزردریای مازندران یادریای هیرکانیارابکار برد ولی بکار،نبرد.خزرهاقومی هستندکه دیرترازاقوام یادشده  به این حدود آمده اند.

        ایشان نقش منفی قاجاروخسارت هایی راکه به ملت ایران واردکرده ندندیده گرفته ودرجهت بزرگ کردن آن هاعمل می کنند.درنظر بگیریداگرمانعی مانندآقامحمدخان قاجاردرراه لطفعلی خان نبودآخرین پادشاه رندچه خدماتی می توانست به ایران بکند

          خوب است درپایان کتاب به این پرسش نیزجواب دهندآیادرست است درباره ایلی که نیمی ازخاک چندهزارساله وزرخیزایران رابرباددادند،چنین تاریخی باآب وتاب نوشته شود.آیاافتخارات وخیانتهای این ایل راسبک وسنگین کرده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *