دفاع ازخوی تجاوزگری روسی

        

           اسلاوهاوبویژه شعبه روسی آن درطول تاریخ هزارسال اخیرایران ،یکی ازمتجاوزترین اقوام به کشورمابوده اند.وبرای کشورهای دیگری هم چون چین واوکراین وعثمانی خوی تجاوزگریشان شناخته شده است.

          اززمان هوخشتره پادشاه بزرگ مادوبنیانگذارحکومت های مادوپارس که رهبری اوبرمادوپارس سبب آزادشدن آریاهای ایرانی ومنجربه تشکیل کشورایران گردیدوبه نظرحسن پیرنیامورخ مطرح ایران یکی ازبزرگترین سیاستمداران دنیابوده است،تادویست سال پیش منطقه قفقازدرشمال ایران همواره جزیی ازقلمروکشورمابود،جزسالهایی که ایران موردحمله کشورهای دیگرقرارمی گرفت وشکست می خورداین منطقه جزیی ازفلات ایران بوده است وهوخشتره نیزبه این موضوع توجه داشت .بطوریکه پیشروی نیروهای خودراپس از،ازپای درآمدن آشوروتقسیم آن کشوربابابل،تاانتهای قفقازادامه دادولی ازاستپ های روس به آن طرف واردنشد.افزون براینکه آن استپ هاعقب مانده بودوقابل استفاده نبوده است.

        حالایک اوف که مدیر جلسه گفت وشنودبی یی سی درابتداوی راپرفسورمعرفی کردمدعی شدادعای حاکمیت ایران برقفقازمانندادعای کسانی است که چیرگی اسکندرمقدونی رابرحکومت هخامنشی قبول ندارندوباآن شکست دیگرایرانیان حق اعتراض ندارند.اگرنه بایدچیره شدن روسیه رابرقفقازپذیرفت.

      اصولااین منطق که یک نوع منطق تجاوزطلبانه است وبرای دفاع ازتجاوزات چندقرن اخیرروسهابه کشورهای دیگرمی باشد،همواره منطقی برای توجیه تجاوزات روسهاوتاییدآن تجاوزات بوسیله مورخین آنهاچه درزمان تزارهاوچه دردوران حکومت کمونیستی وچه درزمان مامی باشدولوباکشورموردتهاجم اف هاازجهات گوناگون همبستگی تاریخی داشته باشند.ومورخین آنها(با لقب دهان پرکن آکادمیسین و پر فسورهرگاه به اختلافات روسیه تزاری وکشورهای دیگررسیده انداین منطق راوسیله توجیه نظرات ونوشته های خودقرارداده اند.

       آنهامی گویندکشورهای مهاجم وتصرف کننده سرزمین های دیگرولودوهزاروچارصدسال نیزبرای ایجادتمدن وآبادکردن یک سرزمین تلاش شده باشدحق تصرف کننده است.حمله روسیه به شبه جزیره کریمه در سالهای اخیروتصرف آن درروزروشن درزمان ما،بخشی ازاین دست اندازی های چندین قرنی است.این تجاوزات چنان شناخته شده است که هنری کسینجرهم درکتاب خودبه آن اشاره ای داردومی گوید:

       روسهادرفاصله سالهای ۱۵۵۲تا ۱۹۲۷به طورمیانگین سالانه ۱۰۰هزارکیلومترمربع ازخاک کشورهای دیگررابه خاک خودافزوده اند.

        شرق شناسان روسی وبه گقته مدیرجلسه پرفسور های روسی تفسیرهای تاریخی خودرابامنافع ملی خویش تطبییق داده اند.آن مرد روسی نیزکه گویانام او ولکانف بوده،مدام منت می گذاشت که نمی خواهدغرورملی مردم کشورهای دیگرراجریحه دارکندامابرمبنای آن منطق نادرست بکارخودادامه هم می دادوتکرارمی کرد.

     آثارفرهنگی وتاریخی ایران وحکومتهای ایرانی رادردرازای سه هزارسال درآن منطقه می توان دیدودشمنان متعرض نتوانستند همه آثارسه هزارساله راازبین ببرند.ودروازه ورودمهاجمین ازاستپ هابه قفقازنیزهنوزباپیوندی که ازتمدن ایرانی ساسانی دارند،درقفقازودرشهردربندوجوددارد.بنابراین بین فرهنگ وتمدن ایران وکشورهای سرزمین قفقازپیوستگی هست.ونمیتوان بایک نمونه وداوری نادرست انکارکرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *