توانایی شگفت انگیزگسترش پذیری زبان پارسی

دکتر حسابی

دکتر حسابی

       دربعضی اززبانهامانندزبانهای سامی بعلت ساختمان ویژه آنها،جبران کمبودواژه های علمی کاری است دشواروشایدنشدنی.باوجودشماره واژه هادرهرکدام ازرشته های علمی که درحدودمیلیون است،پیداکردن واژه ای برابربرای آنها کاری نیست که بتوان بدون داشتن یک روش علمی به انجام رسانید.این اصل مهم درزبان فارسی وجود دارد.درزیرنویس گفتارتبدیل پایگاه به تارنماومشکلات وموانع ناشی ازآن،درچندخطچکیده ای ازنظریات استاددکترمحمودحسابی رادرباره استعدادگسترش پذیری زبان فارسی ازپیشنگاری که برای کتاب فرهنگ واژه های انگلیسی به فارسی نوشته اندآوردیم.ولی بعلت اهمیت فراوانی که این پیشگفتارکوتاه ولی دریایی ازسودمندی برای زبان وفرهنگ ماداردآرزوکردیم دردسترس هرایرانی باشدکه ماهم به نوبه خودوباوجودمعدودبودن خوانندگان تارنمابخشی ازاین وظیفه رابعهده گرفتیم.محاسبات ریاضی استادجه دریایی رابه دوستداران زبان فارسی نشان می دهددرحالیکه ازآن آگاهی نداشتند.                درتهیه این نوشته تنهابخشی ازپیشنگاراستادکه شامل تشکرهاوسپاسگذاری بوده برداشته شده است.

           درتاریخ جهان هردوره ویژگی هایی داشته است.درآغازتاریخ آدمیان زندگانی قبیله ای داشتندودوران افسانه هابوده است.پس ازپیدایش کشاورزی دوره دهنشینی وشهرنشینی آغازشده است.سپس دوران کشورگشایی هاوتشکیل پادشاهیهای بزرگ مانندپادشاهیهای هخامنشی ومقدونی وامپراتوری رم بوده است.پس ازآن دوره رستاخیزتمدن است که بنام رنسانس شناخته شده است.تاآن دوره ملل مختلف دارای وسایل کاروپیکاریکسان بودند.می گویندکه وسایل جنگی سربازان رومی وبربرهای ژرمنی باهم فرقی نداشته وتفاوت تنهادرانظباط ووظیفه شناسی لژیونهای رومی بوده است.همچنین وسایل جنگی مهاجمین مغول وملل متمدن چندان فرقی باهم نداشته است.

               ازدوران رنسانس به این طرف ملل غربی کمکم به پیشرفتهای صنعتی وساختن ابزارنوین نایل آمدندوپس ازگذشت یکی دوقرن ابزارکارآنهابه اندازه ای کامل شدکه برای ملل دیگریارای ایستادگی دربرابرحمله آنهانبود.همزمان بااین پیشرفت صنعتی تحول بزرگی درفرهنگ وزبان ملل غرب پیداشد،زیرابرای بیان معلومات تازه ناگزیربه داشتن واژه های نوینی بودندوکم کم زبانهای اروپایی دارای نیروی بزرگی برای بیان مطالب گوناگون گردیدند.

              دراوایل قرن بیستم ملل مشرق پی به عقب ماندگی خودبردندوکوشیدندکه این عقب ماندگی راجبران کنند.موانع زیادی برسرراه این کوششهاوجودداشت ویکی ازآنهانداشتن زبانی بودکه برای بیان مطالب علمی آماده باشد.بعضی ملل چاره رادرپذیرفتن یکی اززبانهای خارجی برای بیان مطالب علمی دیدند.مانندهندوستان،ولی ملل دیگر بواسطه داشتن میراث بزرگ فرهنگی نتوانستنداین راه حل رابپذیرندکه یک مثال آن ملت ایران است.

           برای بعضی زبانهابعلت ساختمان ویژه آنهاجبران این کمبودواژه های علمی کاری بس دشواروشایدنشدنی است مانندزبانهای سامی که اشاره ای به ساختمان آنهاخواهیم کرد.

         بایدخاطرنشان کردکه شماره واژه هادرزبانهای خارجی درهرکدام ازرشته های علمی خیلی زیاداست وگاهی درحدودمیلیون می باشد.پیداکردن واژه هایی دربرابرآنهاکاری نیست که بشودبدون داشتن یک روش علمی مطمئن به انجام رسانیدونمیشودازروی تشابه واستعاره وتقریب وتخمین دراین کارپردامنه به جایی رسیدواین کاربایدازروی یک اصول علمی معین انجام گیردتاضمن عمل به بن بست برنخورد.

         برای اینکه بتوان دریک زبان به آسانی واژه هایی دربرابرواژه های بی شمارعلمی پیداکردبایدامکان وجود یک چنین اصل علمی درآن باشد.می خواهیم نشان دهیم که چنین اصلی درزبان فارسی وجوددارد.وازاین جهت زبان فارسی زبانی است توانادرصورتی که بعضی زبانهاگواینکه ازجهات دیگریک سابقه ادبی درخشان دارندولی درموردواژه های علمی ناتوان هستند.

         اکنون ازدونوع زبان که دراروپا وخاورنزدیک رواج داردصحبت می کنیم که عبارتنداززبانهای هندواروپایی(indo- european) وزبانهای سامی(semitic ).زبانهای فارسی ازخانواده زبانهای هندواروپایی است.

       درزبان های سامی واژه هابراصل ریشه های سه حرفی یاچهارحرفی قراردارندکه به نام ثلاثی ورباعی گفته می شوندواشتقاق واژه های گوناگون براساس تغییرشکلی است که به این ریشه ها داده شده وبه نام ابواب خوانده می شود.بنابراین شمارواژه هایی که ممکن است دراین زبان هاوجودداشته باشدنسبت مستقیم داردباشمارریشه های ثلاثی ورباعی.پس بایدبسنجیم که حداکثرشمارریشه های ثلاثی چقدر است.برای این کاریک روش ریاضی به نام جبرترکیبی (algebra combinatoire ) بکارمی بریم.

          دراین رشته قضیه ای است به این ترتیب:

        هرگاه بخواهیم ازمیان تعدادn شئی تعدادمعینی مثلا k شیئی برگزینیم وبخواهیم بدانیم چندجورمی شوداین kشیئی مختلف راازمیان آن تعدادکل n شیئی برگزید،پاسخ این پرسش چنین است:

اگرتعدادامکانات گزینش رابه p نشان دهیم این عددمی شود :

                                                                 ( ۱+P= n (n -1)(n – ۲)……….( n-k

          ترتیب قراردادن k شیئی دراین فرمول رعایت شده است وعددp را( permutation )می گویند.

          مثلااگربخواهیم ازمیان پنج حرف دو حرف رابرگزینیم اینجاn=5 و k=2 و p مساوی است با(p=5*4=20).

          یعنی می توان ۲حرف را ۲۰ جورازمیان ۵ حرف برگزیدبه طوری که ترتیب قراردادن ۲ حرف نیزرعایت شود.مثلادرجدول زیرازمیان پنج حرف ا ب ت ج ی دوحرف بارعایت ترتیبهای گوناگون برگزیده شده است:

ا        ب ب           ا ت         ا ج       ا ی        ا
ا        ت ب         ت ت         ب ج       ب  ی      ب
 ا        ج ب          ج ت         ج ج       ت ی       ت
ا        ی ب          ی ت         ی ج       ی ی       ج

          می بینیم که ۲۰ ترکیب پیدا شده که درآن رعایت ترتیب نیزشده است.مثلاتر کیب (اب )ازترکیب (ب ا) جدااست.

        اکنون می خواهیم ببینیم که ازمیان ۲۸ حرف الفبای سامی چندترکیب سه حرفی می توان درآورد.این تعدادثلاثی های مجردمساوی می شودبا:

                                                  ۱۹۶۵۶  =  ۲۶ *  ۲۷  *    ۲۸  = p

          یعنی حداکثرتعدادریشه های ثلاثی مجردمساوی ۱۹۶۵۶است ونمی شودبیش ازاین تعدادریشه ثلاثی دراین زبان وجودداشته باشد.

         درباره ریشه های رباعی می دانیم که تعدادآنان کم است ودرحدود۵ درصدریشه های ثلاثی است.یعنی تعدادآنهادرحدود ۱۰۰۰ است.

        چون ریشه های ثلاثی نیزوجودداردکه به جای سه حرف فقط دوحرف داردکه یکی ازآنها تکرارشده است مانندفعل (شد)که حرف (د)دوباربکاررفته است.ازاین روبرتعدادریشه هایی که دربالاحساب شده است چندهزارمی افزاییم وجمعاعددبزرگتربیست وپنج هزار(۲۵۰۰۰) ریشه رامی پذیریم.

          چنانکه گفته شددرزبانهای سامی ازهرفعل ثلاثی مجردمی توان باتغییرشکل آن ویااضافه کردن چندحرف کلمه های دیگری از راه اشتقاق گرفت که عبارت ازده باب متداول می باشدمانند:

  فَعلَ –  فَعٌلَ –  فاعَلَ  –  اَ فعَلَ  – تَفَعٌلَ  –  تَفاعَلَ    — انفَعَلَ – اِ فتَعَلَ —  اِفعَلً — اِستَفعَلَ که باب نهم یعنی اِفعَلً به ندرت مورد استفاده قرارمی گیرد.

         ابوابی که بدین ترتیب بدست آمده است دارای معانی نزدیک به اصل ثلاثی مجرددارندوجنبه های تاکیدوواداشتن به کاری (مانند شَغٌٌَلَ واَشغَلَ )وحالت بین الاثنین (مانندضارَبَ و تَضارَبَ) وحالت پذیرش (ماننداِ نفعَلَ)وحالت خواستن چیزی (مانند اِستَغفَرَ ) ویااشاره به خود(مانند اِستَکبَرَویاپیداکردن خاصیٌتی(مانند اِحمَرٌ).

        این تفاوت هادرمعانی که بوسیله ابواب بدست می آیددربیان مطالب علمی درزبانهایی مانندزبانهای هندواروپایی مورد نیازنیست زیراهمین معانی درآن زبانهابه شکل دیگری بیان می شوند.مانندشغٌلَ =بکارگماشتن واستغفر=بخشایش خواستن .

          ازهرکدام ازافعال اسامی مختلفی اشتقاق می یابد.اول نامهای مکان وزمان(مانند مسکن ازسَکنَ و مدخل ازدخلَ ). دوم نام ابزارمانندمِبرَدازبَرَدبروزن مِفعَل میزان ازوَزَن بروزن مفعال مشربه ازشَرب بروزن مِفعَلَه) سوم نام طرزوشیوه مانندکِت‍به ومِشیَه بروزن مِفعَلَه)چهارم نام حرفه(مانندخبّازوخیّاط بروزن فعال)پنجم اسم مصدر(فِعل ازفَعَلَ وتَفَعَّلَ وانفعال ازانفَعَلَ وهمچنین برای باب های دیگر)ششم صفت که ساختمان آن ده شکل متداول دارد(مانندصَعب بر وزن فَعل ـــ حَسَن بروزن فَعَل ــحَزِِِِِِِن بروزن فَعِل ــرحیم بروزن فعیل ــ رسول بر وزن فعول ــ رحمان بروزن فعلان ــ کذّاب بروزن فعال ــ صدّیق بروزن فعّیل ــ علّامه بروزن فعّاله ــ ضُحَکَه بروزن فُعَلَه) هفتم رنگ مانند(اَحمَربروزن اَفعَل )ــ هشتم نسبت (مانندغربی ازغرب ــ روحانی ازروح) نهم اسم معنا(مانندکیفیهازکیف).

         بادرنظرگرفتن همه انواع اشتقاق کلمات نتیجه گرفته می شودکه ازهرریشه ای حداکثرهفتادمشتق می توان بدست آورد.پس هرگاه تعدادریشه هاراکه از ۲۵۰۰۰کمتراست درهفتادضرب کنیم حداکثرعدّهء کلمه  هایی که بدست می آیدمی شود:

                                                               ۰۰۰۰  ۱۷۵=۷۰ ×۲۵۰۰۰

        البته همه هفتاداشتقاق برای هرریشه ای متداول ومعمول نیست وعددی که محاسبه شدحداکثرکلمه هایی است که ساختن آنهاامکان داردنه اینکه همه کلمه هایی که طبق الگوی زبان ممکن است ساخته شودواقعاوجودداشته باشد.بااین همه بازمقداری به این عددحساب شده می افزاییم وآن عددرابه دومیلیون می رسانیم.امکان ساختن کلماتی بیش ازاین درساختمان این زبان وجودندارد.

         یک اشکالی که درفراگرفتن این نوع زبان است این است که برای تسلط یافتن به آن بایددست کم ۲۵۰۰۰ریشه راازبرداشت و این کاربرای همه کس مقدورنیست حتی برای اهل آن زبان چه رسدبه کسانی که به آن زبان بیگانه هستند .

    اکنون اگرتعدادکلمات لازم ازآن دومیلیون بگذرددیگردرساختمان این زبان راهی برای ادای یک معنی نوین وجود نداردمگراینکه معنی تازه رابایک جمله ای ادا کنند.به این علت است که درفرهنگهای لغت ازیک زبان اروپایی به زبان عربی می بینیم که عدهُ زیادی کلمات به وسیله یک جمله بیان شده است نه به وسیله یک کلمه. مثلاً کلمهُ confrontation که درفارسی آن رامی شودبه (روبرویی) اداکرددرفرهنگهای فرانسه یاانگلیسی به عربی چنین ترجمه شده است:‍«جعل الشهودوجاهاً والمقابله بین اقوالهم»وکلمه permeabtilty که می توان آن رادرفارسی باکلمه (تراوایی)بیان کرددرفرهنگهای عربی چنین ترجمه شده است: «امکان قابلیه الترشح.»

        اشکال دیگردراین نوع زبانها این است که چون تعدادکلمات کمترازتعدادمعانی موردلزوم است وباید تعدادزیادترمعانی میان تعدادکمترکلمات تقسیم شودپس به هر.کلمه ای چندمعنی تحمیل می شود.درصورتی که شرط اصلی یک زبان علمی این است که هرکلمه تنهادلالت به یک معنی بکندتاهیچ گونه ابهامی باقی نماند.

          بطوریکه یکی ازاستادان دانشمنددانشگاه اظهارمی کردنددریکی ازمجله های خارجی خوانده اندکه دربرابرکلمات بی شمار علمی که دررشته های گوناگون وجودداردآکادمی مصرکه درتنگنای موانع بالاواقع شده چنین نظرداده است که بایدازبکاربردن قواعدزبان عربی درموردکلمات علمی چشم پوشی وازقواعدزبانهای هندواروپایی استفاده کرد.مثلاًدرموردکلمه cephalopode که به جانوران نرم تنی گفته می شود مانندoctopus که سروپای آنهابه هم متصلندکه درفارسی به آنها(سرپاوران) گفته  شده است، بالاخره کلمهُ ( راس رجلی)راپیشنهادکردندکه این تر کیب به هیچ وجه عربی نیست.برای خودکلمه mollusque که درفارسی(نرم تنان) گفته می شوددرعربی یک جمله بکارمی رود:«حیوان عادم الفقار.»

          قسمت دوم صحبت مامربوط به ساختمان زبانهای هندواروپایی است.می خواهیم ببینیم چگونه دراین زبانهامی شودتعداد بسیارزیادواژه های علمی رابه آسانی ساخت.

        زبانهای هندواروپایی دارای شمارکمی ریشه درحدود۱۵۰۰عددمی باشندودارای تقریباً۲۵۰ پیشوندprefixe ودرحدود۶۰۰ پسوندsuffixeهستندکه بااضافه کردن آنهابه اصل ریشه می توان واژه های دیگری ساخت.مثلاازریشه (رو)می توان واژه های(پیشرو)و(پیشرفت)راباپیشوند(پیش)وواژه های (روند)و(روال) و(رفتار) و(روش) راباپسوند های (اند) و(ال)و(آر) و(اش) ساخت.دراین مثال ملاحظه می کنیم که ریشه (رو)به دوشکل آمده است:یکی (رو) ودیگری (رف).

       بافرض اینکه ازاین تغییرشکل ریشه هاصرفنظرکنیم وتعدادریشه هاراهمان ۱۵۰۰بگیریم ترکیب آنهابا ۲۵۰ پیشوند تعداد۳۷۵۰۰۰=۲۵۰ ×۱۵۰۰واژه بدست می دهد .

        اینک هرکدام ازواژه هایی راکه باین ترتیب بدست آمده است می توان بایک پسوندترکیب کرد.مثلاازواژه (خودگذشته)که ازپیشوند(خود)وریشه(گذشت)درست شده است می توان واژه (خودگذشتگی)راباافزودن پسوند(گی)بدست آوردوواژه (پیشگفتار)راازپیشوند(پیش)وریشه (گفت)وپسوند(آر)بدست آورد.هرگاه ۳۷۵۰۰۰واژه ای که ازترکیب ۱۵۰۰ریشه با۲۵۰پیشوندبدست آمده است با ۶۰۰پسوندترکیب کنیم تعدادواژه هایی که بدست می آیدمی شود ۲۲۵۰۰۰۰۰۰  =   ۶۰۰ ×۳۷۵۰۰۰ونیزبایدواژه هایی که ازترکیب ریشه هاباپسوندهای تنهابدست می آیدحساب کردکه میشود: ۹۰۰۰۰۰=۶۰۰* ۱۵۰۰

         پس جمع واژه هایی که فقط ازترکیب ریشه هاباپیشوندهاوپسوندهابدست می آیدمی شود: ۲۲۶۲۷۵۰۰۰= ۹۰۰۰۰۰ + ۳۷۵۰۰۰ + ۲۲۵۰۰۰۰۰۰ یعنی ۲۲۶میلیون واژه.

          دراین محاسبه فقط ترکیب ریشه هاراباپیشوندهاوپسوندهادرنظرگرفتیم آن هم فقط بایکی ازتلفظ های هرریشه .ولی ترکیب های دیگری نیزهست مانندترکیب اسم بافعل(مانندپیاده رو)واسم بااسم(مانندخردپیشه )واسم باصفت مانند(روشن دل)وفعل با صفت مانند(خوش خرام)وفعل بافعل مانند(گفتگو)وترکیب های بسیاردیگردرنظرگرفته نشده واگرهمه ترکیبهای ممکن رادرزبانهای هندواروپایی بخواهیم به شماربیاوریم،تعدادواژه هایی که ممکن است وجودداشته باشدمرزمعینی ندارد.ونکته قابل توجه این است که برای فهمیدن این میلیونهاواژه تنهانیازبه فراگرفتن۱۵۰۰ریشه و۸۵۰پیشوندوپسوندداریم درصورتیکه دیدیم دریک زبان سامی برای فهمیدن دومیلیون واژه بایددست کم ۲۵۰۰۰ریشه راازبرداشت.وقواعدپیچیدۀ صرف افعال واشتقاق رانیزفراگرفت ودرذهن نگهداشت.

         اساس توانایی زبانهای هندواروپایی دریافتن واژه های علمی وبیان معانی همان است که شرح داده شد.زبان فارسی یکی اززبانهای هندواروپایی است ودارای همان ریشه هاوهمان پیشوندهاوپسوندهااست.تلفظ حروف درزبانهای گوناگون هندواروپایی متفاوت است ولی این تفاوت هاطبق یک روالی پیداشده است که درجدول زیرکه مربوط به تغییر تلفظ یک حرف درشش زبان است نشان داده شده است.

        توانایی ای که درهرزبان هندوارو پایی وجودداردمانندیونانی ولاتین وآلمانی وفرانسه وانگلیسی،درزبان فارسی هم همان توانایی وجوددارد.روش علمی دراین زبانهامطالعه شده وآماده است وبرای زبان فارسی بکاربردن آن بسیارآسان است.برای برگزیدن یک واژه علمی درزبان فارسی تنهابایدواژه ایی راکه دریکی ازشاخه های زبانهای هندواروپایی وجودداردباشاخه فارسی مقایسه کنیم وباآن هماهنگ سازیم.کسا نی که بیم آن رادارندکه اگرکلمه های فارسی رابجای کلمه های خارجی برگزینیم زبان فارسی زیان خواهددیدبایدتوجه داشته باشندکه اگربنشینیم ودست روی دست بگذاریم سیل کلمه های خارجی درکارخانه هاوکارگاههاومراکزاقتصادی واداری وحتی دردانشگاههاکه بعضی ازآنهاافتخارمی کنندکه منحصرازبان خارجی رابکارمی برندجاری خواهدشدوخدای ناکرده درزادگاه فردوسی،سعدی،حافظ،نظامی ومولوی افتخارخواهندکردکه زبان فارسی راکنارگذاشته وبه زبان بیگانه سخن گویند.

          درباره زبان فارسی دانشمندآلمانی هاینتس وندت(Heinz wendt) درکتاب خودsprachen یعنی(زبانها)که درآن ساختمان یکایک زبانهای جهان راشرح داده است درباره زبان فارسی می گو ید:«زبان فارسی بواسطه متقارن وموزون بودن سیستم آوایی دارای مزایای یک ساختمان ساده وکارآمداست که بی قاعدگیهاوپیچیدگیهای هرزبان راکه ازدورانهای قدیم باقی می ماندبه سودکاربرد عملی آن کنارگذاشته است.یک مزیت سوم ترتیب تحلیلی ودوسااست که دارای یک تکامل کم نظیری است.این زبان می تواندبه عنوان نمونه ای برای یک زبان بین المللی بکاررود.»

           این است زبانی که هزاران سال تمدن وادب برای مابه میراث گذاشته است.باشدکه آن راعزیزبداریم.   

                                                                         IMG                               

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *