انسان موجودی است که بالباس شناخته میشودونه بابرهنگی برخلاف حیوانات بویژه درموردجنس زن که زیبایی وجاذبه جنسی اوبسیاربیش ترازمرداست.یکی ازمهمترین وجوه تمایزانسان باحیوان همین داشتن پوشش است.حال چگونه است که افرادی برای اثبات متمدن بودن وامروزی بودن خودازبرهنگی آنهم همراه بابی عفتی هواداری می کنند.نشان دادن نقاط حساس بدن راکه غریزه جنسی بیننده راتحریک می کندنشانه ای ازداشتن تمدن معرفی می کنند.اگردرکشوری حجاب رابردارندوبالای زانووسروسینه زنان آشکارباشدبهتراست یابدترمی شود؟اگریک نفربایک دیدبی طرف وبی غرض نگاه کندخواهدگفت بدترمی شودوبه همان ترتیب خواهدبودکه دردوره غارنشینی انسان یاکمی پس ازآن بوده است.
کسانی که نقش جنسی زن بویژه زنان زیباوپرجاذبه راندیده می گیرندویک چیزعادی می دانندیابسیارپرکارندوبی بندوباریابه فساداخلاقی عادت کرده اند.علت فساددرجامعه کنونی ایران یکی بیکاری زنان است ونداشتن درآمدیاازبین رفتن سنت هاواخلاق ملی که نبوداخلاق نسل جوان راتضعیف وآماده برای پذیرفتن فساداخلاقی کرده است .بی اعتنایی به آداب ورسوم ملی چندهزارساله که ازطرف گروهی برای مبارزه باملیت پشتیبانی می شود،یکی ازعلت های رواج فسادمی باشد.وهمان فسادهم ازدشمنان مذهب می شود.
مخالفت باپوشش چون ازطرف حکومت پشتیبانی می شوداخیراشدت یافته وآن راوسیله ای برای مبارزه بادولت وحکومت انتخاب کرده اند.حجاب نه تنهاازاستقلال وشخصیت زن نمی کاهدبلکه آن رابیش ترنشان می دهد.وناتوان کردن آن به زیان ملیت است.
پوشش بویژه روپوش اسلامی شخصیت زن رابیشتروبهترنشان می دهدوبرشخصیت وارزش اومی افزاید.البته نه ازدیدکسانی که چون جایی برای چشم چرانی نمی یابند عصبی می شوند.
امروززنان پوشاک مناسب خودرایافته اندودرآن زیباتروسنگین تردیده می شوند.بویژه چون برای چشم چرانی وارضاء غریزه جنسی مردان چندان جایی باقی نگذاشته است.پیش ازاسلام هم پوشش بوده ولی یک جورنبوده است. اماموردتوجه قرارنداشته است واین دلیل برآن نیست که زنان ازادتر(از یک دیدمورداحترام تر)بوده اند.بنابراین موردتوجه قرارنداشت وتنوع آن گسترش پیدانکرده بود.
حجاب وپوشش برخلاف آنچه که افرادمغرض ویاکم فرهنگ می گوینددرحفظونگهداری سلامت روانی مردان جامعه ونگهداری اخلاق وشخصیت زن واحترام به اوباتاثیرهست.اماجامعه هایی که مردان آن نمی تواننداین مساله راتحمل کنندوزنانشان دچاربی بندوباری جنسی هستند،نقش حجاب راوارونه بیان میکنند.به این علت که نمی توانند جلوی زنان خودرابگیرند.وازاین نظرمردم جامعه هایی راکه زنهای آنهاپوشش دارندنمی بخشند.این مردان بایدبداننددموکراسی باحجاب ودینداری دوچیزمتضادنیست وبه این معنانیست که اگردریک جامعه پوشش وجوددارد،آنان خواستاراستبدادمی باشند.واگرحجاب رابردارندیکی ازنشانه های استبدادرابرداشته اند.ومانعی را که سرراه آزادی خواهی وجود داشته است گرفته اند،اینطور نیست.
این چیزشگفتی است که می گوینداگرنقاط حساس بدن زن دیده شودافسونگری آن ازبین میرودوهمچنین اشتیاق مردان .درصورتی که ازبین نمی رود،بلکه به افزایش فسادوهمراه باعادی شدن منجرمی گردد.اماازبین نمی رودبلکه به طورموقت ساکت می شود.ولی دوباره به میدان می آیدوافسونگری خودرا آغازمی کند.اماباپوشاندن آن تحریک آمیزیش کمترمی گردد.پس آنچه سبب عادی شدنش می شودرواج فساداست.این رانیز بدانیم خدابیش ترزیباییهارابه زن داده است.امانه به آن دلیل که خواسته تا اورادرقیدوبندپوشش بگذارد.
آنچه هم که درایران سبب ظهورورواج فسادشده است بیکاری وفقرونداشتن دسترسی به امکانات ازدواج وزندگی مشترک است.بنابراین برخلاف نظرمخالفان پوشش،حجاب نبوده که سبب رواج نوعی فساددرایران شده بلکه فقروبیکاری بوده است.عواملی درعقب ماندن یک کشورموثراست که حجاب جزءآنها نیست وبرعکس چون به فساددامن نمی زنددرپاکیزه سازی جوجامعه هاتاثیردارد.
زنانی که بارهبری زنی روسپی منش وبرادردیکتاتوروفاسدوی گام برمی داشتندوادعامی کردندمی خواهیم ایران رابه دروازه های تمدن بزرگ برسانیم وارتشبدحسین فردوست وی راشیطان نامیدودرابرازعقایدواقعی خودآزادهم نبودند،وباموضوع حجاب برخوردی سطحی واشتباه داشتندتصورمی کردندحجاب سبب تحقیرزن می شودواین زمانی بودکه اندیشه منفی بودن حجاب به آنان القاءمی شد.اصلااین راهمه می دانیم که خاندان پهلوی دربرابربیگانگان احساس حقارت داشتند.واگراینطورنبودواین احساس رانداشتند،دیدآنان دراین مورداصلاح می شد.ومتوجه می شدندکه برهنگی بدن انسان ازبرهنگی بدن حیوانات بدتر است وانسان موجودی بالاترازحیوان می باشد.وداشتن پوشش کافی سبب بالارفتن شخصیت آدمی بویژه نوع زن آن می شودوبدنش راکه برای ارضای غریزه جنسی خودزن وهمسرش آنطورآفریده شده است درمعرض دیدوارضای غریزه هرکسی ازجنس مخالف قرارنمی دهد.یک پوشش ملی که نقش جوشن را نیزدارد،حق انتخاب رااززن نمی گیرد.این نوع وسبک پوشش زن شیطان است که زن را کوچک وحقیروبی دفاع می کند.