این دوواژه رابیشترافرادباهم اشتباه میگیرندوهردورادارای یک معنامیدانندومعمولاْواژه نخست رابکارمی برند.یعنی،تاریخ نگری راکه مفهوم مثبتی داردکنارمیگذارندوبجای آن ازواژه تاریخگرایی استفاده میکنند.به نظرآنان این کلمه به معنای تلاش برای شناخت گذشته وتاریخ است.
تاریخگرایی درعمل چسبندگی به تاریخ وگذشته وآداب وسنت هاوحوادث گذشته ملی ومذهبی وتقلیدازگذشتگان وپرستش قهرمانان تاریخ است ونتیجه آن دچارشدن به عقب ماندگی وارتجاع میباشد.
عده ای هم منظورشان ازبکاربردن این ترکیب توجه به تاریخ است که بهتراست ازواژه تاریخ نگری استفاده کنندکه کاری بسیارحیاتی وضروری است ونمی توان بدون آن یعنی تجزیه وتحلیل عوامل وحوادث تاریخ وتلاش برای بدست آوردن نتایجی که بماکمک میکندتاعلل حوادث گذشته رادریابیم وبرای حال وآینده تصمیمات مناسب بگیریم وپیروزی وموفقیت بیشتری داشته باشیم واشتباهات گذشته راتکرارنکنیم.وچون تاریخ،حافظه انسان وجامعه هااست اگرکسی وجامعه ای ازآن آگاهی نداشته باشدمانندکسی است که ازحافظه خودچشم پوشی کرده ویاآنراازدست داده است.
امام علی(ع) به پیروان خودسفارش به خواندن تاریخ گذشتگان وگرفتن پندواندرزازآن می کندکه مفهوم آن تاریخ نگری است.ونیزبه انسان هاسفارش می کند:
“فرزندزمان خویشتن باش“
که عمل کردن به این سفارش جزباپشت کردن به واپس گرایی ونگاه کردن به تاریخ امکان ندارد.یعنی کسی که تاریخ رادقیق نداندنمی تواندبه این نتیجه حیاتی برسد.بنابراین تنهانگاه کردن به تاریخ راقبول داردکه البته یک کارضروری است ونمی توان به تاریخ نگاه کردن نداشت ودرعین حال باشناخت درست زندگی کرد.درزمان خودزندگی کنید. یعنی دچارارتجاع ودرپی آن عقب ماندگی نشو ید.
پس تاریخگرایی شکل نادرست وناپسندتوجه به تاریخ است وکسانی آن رابکار می بردندکه خودراازابتدای تاریخ تاکنون ازنوع بشربستانکارمی دانند.وبویژه ازکارگران روی زمین وتاریخ نگری شکل مثبت وپسندیده وضروری آن است.این واژه رامیتوان هم باابزارفلسفه تاریخ بکاربردو هم باابزارروان شناسی.