درباره شریعتی واندیشه های اواظهارنظرهای زیادی شده است.چنانکه درجلسه ای که باعنوان «شریعتی وآینده علوم انسانی» تشکیل شد،این نظربدرستی داده شدکه شریعتی رابایدبه آکادمی«فرهنگستان » باز گرداند.تنهابامطرح کردن علمی وی درجلساتی باحضوروشرکت دانشمندان صاحب نظراست که می توان به دست آوردهای سودمندرسیدودست افرادمغرض یامتعصب رانیزدورنگهداشت.اگراشکالاتی هم درنظرهای وی هست بایدشناخته ومعرفی گردد.ایرادهایی نیزکه ازاوگرفته می شود،شایدناشی ازفهم نادرست اندیشه های اووحتاناشی ازبی سوادی ویاغرض ورزی ویاسیاست ورزی واختلاف سلیقه باشد.
شریعتی فرزندفرهنگستان وآکادمی واهل گفتگوونقدبود.ازنقدوگفتگوفرارنمی کردوترس هم نداشت.شخصیت وباروری دانشی برون ریزاوبالابودوقابل انکارنیست.گرچه درسال نخست دانشگاه دردوره دکتراردهم شده باشد،امانمی توان بااین دلیل هاوبه خاطراین بهانه هاویاداشتن دکترای سیکل سوم به کارنامه فعالیتهای یک عمری اونمره ردی داد.چنانکه مائوتسه تنگ وژوزف استالین دیپلم هم نداشتد.لنین ومارکس و تروتسکی لیسانس داشتند.مدارک تحصیلی همه اینان ازدکترای سیکل سوم پایینتر است. درصورتی که بخاطر داشتن آن مدارک دانشی علیه آنهاکیفرخواست صادرنکرده اند.ازروی آثاروی می توان قدرت علمی او راشناخت.هرکس که نوشته های وی رابخواندمتوجه پرارزش بودن وتازه گی تراوشات ذهنی نویسنده وتفاوت آن باتراوشات ذهنی سایراسلامشناسان وجامعه شناسان زمان مامی شود.نظرهاوعقیده هاومکتب های گوناگون ومخالف رانقدمی کردونمی ترسیدکه نتیجه بررسی دیگران مخالف نظروی درآید.چنانکه درعین حال ندای مردم سرزمین خودنیزبودوبهترین جای پژوهش کردن درنظرهای وی هم درهمان جا(فرهنگستان ودانشگاه) است.درآنجامی توان وی راموردنقدوبررسی قراردادونتیجه گیری کرد.
دراین روش شریعتی بهترشناخته می شودوشخصیت خلاق ودانش وی بیش ترآشکارمی گردد.ونتیجه آنکه آن دست آوردها بدردجامعه امروزایرانشهرکه دوباره بلکه چندباره سرگرم تجدیدحیات علمی وسیاسی وفکری است،خواهدخورد.یکی وشاید بزرگترین علت مخالفت روشنفکران بااواین است که ازتمام مکتبهاهای موجودکه بااسلام تضادداشتندانتقادکردویاجواب انتقادهای آنها را داد.
ازآنجا که شریعتی دارای شخصیت علمی وسیاسی بوده ودرهردوزمینه درایران دگرگونی بوجودآورده است،همان به که درهردوجایعنی هم درفرهنگستان وهم درجامعه ومیان مردم حضورداشته باشدومطرح گرددونتایج آن پژوهشهادراختیارمردم ماقرارگیرد.
اسناد: