درباره حسين آريازند

در« زیستنامه»نوشته ام.

        

 

                                    صبح زودباصدای زنگ گوشی ازخواب بیدارشدم.مبلغ پنجاه وپنجهزارتومان واریزکرده اند.آیااین پول جوابگوی مخارج یک روزهم هست؟می ارزدکه برای توزیع آن بیش از ۱۴۰ نفروچندنفرهم ازدیگرسوازجوانان ایران در تظاهرات جان خودراازدست بدهند؟

چرانظام هماهنگ راپس ازسالهاوعده دادن واجراء نکردن اجراء نمی کنند؟این پول کدام مشکل راحل می کند.

                آیامسولین خودمی توانندبااین حقوقهازندگی کنند.هرسال وعده اجرای نظام هماهنگ پرداخت رامی دهند.اماانجام نمی گیردوبرای سال دیگرمی گذارند.

                      برگردیم به سال ۵۷.هنگام فرارشاه وهمسرش ازایران شاه گریه می کرد.این گریه هنگام فرارنتیجه سی وهفت سال خودکامگی اووگوش ندادن به اندرزهاورهنمودهای اندیشمندان ومردم ایران بود.فرح دیباوپسرش نیزکه درخارج ازکشورباوجودامکانات زیادبرای ادامه تحصیل،تنهازبان یادگرفت،به همراه اوبودند.هنگام رفتن وفراراوهیچکس برایش گریه نکردوبرعکس خوشحال هم شدندوشادی کردند.

                          حالاپس ازچهل سال زن شاه وپسرش ازفرصت بدست آمده استفاده کرده وازمردم ایران سپاسگزاری می کنند که درتظاهرات خودنام شوهردیکتاتوروپدرشوهردیکتاتوراورابرده اند.درحالیکه این شعارهاازسردردونارضایتی هابوده وشعاردهندگان نیززیادنبوده اند.این تشکرنتیجه فرصت طلبی بوده است ومی دانندکه درایران چندان طرفدارندارندودرصورت ایجادکاربرای جوانان ومردم وبوجودآمدن آزادیهای بیش تروآبادانی،توجه به پادشاهان پهلوی کمترنیزخواهدشد.بازمانده های خانواده پهلوی که نام اصلی آنان پالانی است،خواسته اندبااستفاده ازوضع موجودکشورماخودرامحبوب مردم ایران معرفی کنند.وازدردورنج خفت وحقارت چهل ساله تااندازه ای رهاشوند.بدون آنکه بیادهزاران ایرانی که درزندانهای آن مردترسناک وبی رحم جان خودراازدست داده اند،باشند.صدهانخبه جامعه ایران تنهابه خاطرآنکه نخبه بودندوممکن بوددرآینده مزاحم حکومت این گرگ تازه به حکومت رسیده شوند،درزندانهای وی جان خویش راازدست دادند.البته یکی ازویژگیهایی که درموردماایرانیان آورده انداین است که:ایرانیان عاشق حاکم معزول هستند.

           نزدیک به یک سال است تعدادزیادی ازاعضای شرکت تعاونی مصرف کارکنان دانشگاه مازندران دریک نامه ازهیئت مدیره درخواست کرده اندتاسودسهام آنان راپرداخت کند.ولی هیئت مدیره این کاررانکردوبامجمع های عمومی درخواست شده نیزهمکاری نکرده است.اما،هیئت مدیره اظهارفقرونداری هم می کندوتورم فعلی کشوررادلیل می آورد.درصورتی که خودسقف مبلغ لازم برای عضویت راتعیین کرده که میزان آن یک میلیون وهفتصدهزارریال است.بنابراین بقیه پول سهامداران راکه ازمیزان سقف کم وجدامی شود،بایدبه اعضاءپرداخت  کند.

         درحالیکه مبلغ دویست وپنجاه میلیون تومان بعلت خریدهای نسیه دانشگاه درسالهای گذشته،ازدانشگاه مازندران هنوزبستانکارمی باشد.این مبلغ بیشتر بوده وبخشی به نعاونی پرداخت شده است.رئیس هیئت مدیره درموردمبلغ بستانکاری اعضاءبابت سودسهام هربارمبلغی رامطرح می کندکه بامبلغ دفعات پیش تفاوت  دارد.

             این سودطبق اساسنامه به اعضاء تعلق داردواینهمه پایداری هیئت مدیره درندادن سودبه صاحبان سهام باوجودنظروتاکیداساسنامه این پرسش رابوجودمی آوردکه آیاآن هیئت خودرانماینده اعضاء می داندویاارباب آنان.

             می تواندبتدریج هم شده طلب های آنهاراپرداخت کندودرصورت کم آمدن پول ،پس ازگرفتن ۲۵۰میلیون تومان طلبکاری تعاونی مصرف ازدانشگاه، به آسانی طلب های بقیه اعضاءرا هم پرداخت کندودرسالهای آتی هرسال باپرداخت سودسهام آن سال،این مشکل سی وپنج ساله حل وروتین گردد.

                    

باآنهمه سروصداواعتراض  هنگام حمله ترکیه به کردهای سوریه حالاکه نتوانستندبه هدف

اصلی خودبرسند،آقای اردوغان پی درپی اعلام می کندفرمانده کردهارابه ترکیه تحویل دهید.درحالیکه

می دانداین کارعملی نیست وهیچکس این کاررانمی کند. تحویل دادن  فرمانده یعنی تحویل دادن

تمام کردهایی که دارندمی جنگند.

معلوم می شودترکیه به بعضی ازهدفهایش درحمله به کردهانرسیده است که این بارمیخواهدگرفتن

فرمانده کردهارابرای جبران شکست دریورش قبلیش ،اسیرکند.

عیسامسیح

                          چندروزپیش دریک  تلویزیون فارسی زبان فیلمی پژوهشی ومستنددرموردزن داشتن عیساپیامبر

             مسیحیان نشان دادندوبه این نتیجه رسیدندکه این پیامبرزن داشته است وزن وی مریم مجدلیه نامیده

             می شد.

                        حالا آقایان کشیشان بازبگویندپیامبرمازن نداشت وخودشان نیزازاین موضوع پیروی کنندومجبور

             باشندتازایده بدن خویش رادربدن خواهران وگاهی بچه های بی گناه فروکنند.

 

                شنبه شب به پایگاه دکترشروین وکیلی رفتم،باچهره تازه ای درتاریخ نویسی ایران برخوردکردم.تالیفات ایشان زیادوبیش   از۸۰نسخه کتاب همراه بااخلاق خوب که ازویژگیهای وی می باشد.درحالیکه سن وی تنها۴۵ سال است.

              بااین ترتیب درتاریخ نویسی نوین ایران می توانیم تاریخ نویسی آبرومندگذشته امان راببینیم که داردتجدید می شود.اگرقومی به ماحمله نکندوآثارفرهنگی مارانسوزاند.بیادبیهقی افتادم.می گفت من آنچه که درست است بجای آرم.مادرکشورمان دکترزیادداریم،تادلتان بخواهد،اماازاین دکترهاکه دریک دانشگاه کشورخودمان تربیت شده،ونشانه ای ازپیشرفت فرهنگی وعلمی مااست،کم داریم.زیادی هارانیزبایدبه دبیرستان هافرستادکه انصافاجای آنان آنجا است ونه دردانشگاه.

              روش تاریخ نویسی دکتروکیلی دارای شعاع های وسیع وپهناورمی باشدووی درحال عبورازفضایی است که ازپیش بوجودآورده است وتادرآینده ازآن فضابرای پیشرفت کارخوداستفاده کند.وی ازپیش راه خودراروشن وبازکرده است.البته درمیان جوانان مورخ زمانمان تنهانیست،اماروش کارومسیرفعالیت خویش راازپیش تعیین نموده ومی توان چهره یک مورخ بزرگ رادرآینده کشورمان دید.

 

            برخی ازکارشناسان هنگام بررسی مسایل اجتماعی نهایت کندذهنی رابکار می برند.آقای مهرداددرویش پورهم ازآن جمله است.وی چندشب پیش به عنوان کارشناس جامعه شناسی وبرای مصاحبه دریکی ازتلویزیونهای فارسی زبان شرکت کردونبودآزادی همجنس بازی رادرکنارآزادیهای دیگرازنشانه های نبودآزادیهادرایران نام برد.این بسیارتاسف انگیز است که دنیای غرب چگونه افرادی راباتحصیلات بالا پرورش می دهدوآنگاه این چنین باالقاءمفهومی نادرست وزشت درفرهنگ وتفکربه انحطاط می کشاند.

         درهمجنس بازی نکته مثبتی وجودنداردوتنهاتباهی ودورشدن ازاصالت انسانی خودونیزمحروم کردن ستمگرانه زن ازبهره بردن ازغریزه جنسی وجوددارد.تنهادررابطه زناشویی باشرکت یک زن ویک مرداست که نیازهای جنسی انسان برآورده می شودوازلذت برخوردار میگردد.به  ادامه تولیدنسل می پردازدوعشق رااگرزمینه آن دراوباشدبیدارمی سازدوپرورش می دهد.درنتیجه به بهبودروابط بین مردوزن کمک می کند.امادررابطه ناشی ازهمجنس بازی چنین چیزی نیست.تنهایک عمل حیوانی انجام می گیرد.افرادی ماننددکترمهرداددرویش پوردرچنان گردابی ازغرب زدگی افتاده اندکه باوجودداشتن تحصیلات بالا توانایی درک درست این موضوع ساده راندارندودراظهارنظرهنگامی که به عادت  همجنس بازی می رسندبجای شناخت درست آن وعرضه به مردمی که گول مدرک تحصیلی آنان راخورده اند،باسرعت سقوط می کنند.


پزشک بیمه گرمی گویدبایدسندپاتولوژی درپرونده باشدتاپول آن ازطرف بیمه  به بیمارپرداخت شود.ولی دادستان نظام پزشکی بابل وهمکارکارشناس اومی گویندنیازبه سندپاتولوژی نیست وبعدهااگرعارضه ای پیش آمدمی توان بررسی کردتاپی بردکه آن توده چه بوده است.بدون آنکه بگویندپول جراحی بایدازجیب چه کسی پرداخت شود.وباین ترتیب زیان مادی آن رابایدبیماربعهده گیرد.

                     بهترنیست اصلاخلاف های پزشکان برای رسیدگی به شکایت های مردم مانندگذشته های دوربه عهده دادگستری باشدتابدون وابستگی هاورودربایستی هاتوسط قضات دادگستری رسیدگی شود.

                    هنوزپزشکی مابه آنجا نرسیده است که بتواندمسایل خردوریزراحل کندومخارج رابعهده بیمارنگذارد.