این استاددانشگاه درآمریکاکه گمان می کندبدون آمارگیری می شودنام یک دریاراتغییردادوازروی هوس آن رابانام دلخواه معرفی نموددریک اظهارنظردرباره خلیج فارس افرادساکن درمحدوده آن راخلیجی ودرجای دیگرهم خلیج تنهابکاربرده است.ودلیل اوآن بودکه بیشترهمین کلمه رامی پذیرند.وقتی پای غرض به میان آیدهرفردی می تواندتاحدیک آدم بی سوادپایین آید.چه کسی آمارگیر ی کرده است که به وی گفته اندبیشترمردم خلیج فارس یک نام مجعول راقبول دارند.درحالیکه این دریاسه هزارسال است که چنین نامی دارد.به این نوع نامگذاری می گویندمرض.بانامگذاری ساختگی هرسرزمین یامنطقه  را،بیشترمناطق خلیج فارس رامیشودبانامهای ایرانی آن نامیدکه سابقه بیشتری نیزدارند.حسن هاشمیان سرسفره مردم ایران نشسته وخورده وتحصیل کرده واکنون حقوق تاریخی همین ملت رااتکارمیکند.آنهم بالجاجت وبادلایلی که اخلاق آدمهای بیسواداست.البته باگرفتن پول ازعربستان می توان این گونه حرفهای بی پایه ودورازانتظارراگفت .حالا که یک قاتل وآدم کش بیرحم درعربستان قدرت گرفته است وپشتیبان افرادی مانندحسن هاشمیان می باشد،کار اوو بیماران دیگرآسانترشده است..

ازاین پس ایرانیهابایدتاریخ پس ازاسلام خودرامدیون اعراب بدانند.زیرایک خانم مورخ دریک دانشگاه معتبرآمریکا(کلمبیا)نظرداده اندکه دراواخردوره ساسانی اعراب متمدن می خوستندبرای تجارت وبازرگانی ازراه ایران به سمرقندوبخارابروندولی ساسانیان اجازه ندادند،ازایران عبورکنندوآنهمه جنگهای بزرگ وبه اسارت رفتن صدهاهزارزن ایرانی وکشته شدن بی رحمانه صدهاهزارمردایرانی دیگروغارت ایران زمین وآتش زدن درحدودیک میلیون جلدکتاب ودرکل ریشه کن کردن تمدنی که ایرانیهاوشخصیتهای بزرگ تاریخ ایران پیش ازاسلام ازیکهزاروچندصدسال پیش باخون دل جمع آوری ونسخه برداری کرده بودند،همه این تلفات ایرانیهانتیجه آن بودکه اجازه ندادنداعراب دانشدوست وکتابخوان وبازرگان والبته دارای سوادوفرهنگ بالا! ازایران عبور کنندوبرای بازرگانی به داخل ایران بروند.در نامه های آنهانیزچیزی وجودنداردکه نشان دهدآنان غیرازدعوت بدین اسلام ویاخواستن جزیه بدنبال چیزدیگری مانندراه بازرگانی باشند.

خانم پروانه پورشریعتی رایک باردریک گفتگوی تلویزیونی زیارت کردیم. باظاهری که نشان می دادانگاربه یگ مجلس عروسی آمده اندوحرفی هم برای گفتن ومطرح کردن نداشندوباپوشاک پف کرده واصراردرآرایشی که نشان دهدسن ایشان کمترازسن واقعی اومی باشد،ودکترتورج دریایی رابانام کوچک وی تورج صدامی زدانگارپسرخاله اش می باشد.ببین خودکم بینی چه باانسان می کند.آیاحمله وقتل عام اعراب وحشی وبی رحم که کتابهای فراوان ایرانیان راتکراری می دانستندومی پنداشتند همان یک جلدکتابی که دارند،برای مسلمانان کافی است ازروی تمدن بود.

.آیااگردرزمان ماکسی بگویدمانیازبه کتابی غیرازکتاب آسمانی خودنداریم،مسلمانان دنیامی پذیرند.یاباشنیدن این حرف ازشگفتی شاخ درمی آورند؟عربها تمدن بزرگی راکه رهبران سیاسی وفرهنگی ودینی مامانند شاپوراول وشاپوردوم واردشیربابکان ودیگررهبران فرهنگ ودانش دوست ایران بامراجعه به سرزمینهای دیگروبازحمتهای زیادبوجودآورده بودند،تاحدنابودی کامل ودرحدریشه کن کردن پایین آوردندوسپس گفتندایرانیان پیش ازاسلام بیش ازچندجلدکتاب نداشتندونوکران آنهادرایران نیزبه ترویج این ادعاکمک کردند.حالایک خانم مورخ  آن ادعاهارابازبان دیگری تاییدمیکند.بعلاوه اگربخواهیم بادیدعمیق تری به این مسئله نگاه کنیم حمله اعراب به ایران رااززمان تشکیل جلساتی هرروزه درخانه خدیجه همسرپیامبراسلام وباشرکت سه نفروپس ازظهور اسلام درکتاب قرآن وتهدیدکشورهای روم وایران درسوره روم می توانیم پیداکنیم.درسوره روم کشورهای بزرگ ونیرومند ایران وروم تهدیدشده بودندامابرای آینده خودکاری نکردندوتدبیری نیندیشیدند.پس به مسئله دادوستدبستگی نداشته است.ایشان درهمان گفتگوی تلویزیونی که بااغراق دررفتاروپوشاک وآرایش خودکه بدردمجلس عروسی می خوردمیخواستندجوردیگری شناخته شوند،هرکس متوجه می شد که وی برای کاردیگری آمده است ،برای خودنمایی.

پریشب وپس ازدوهفته اینترنت درتارنمای وارش جاری شد.اماخیلی کندبود.یک یادداشت رامنتشر کردم ولی نتوانستم پس ازیک ساعت زورزدن هم تصویرصفحه رابروزرسانی کنم وهنوز هم مانده است.اینهاازاتفاقات تاریخی است که بایدنوشت.درضمن یک یادداشت رامنتشرکردم ویک یادداشت دیگرراهم نوشتم و بارگذاری کردم .

به مدت دوهفته کاربااینترنت برایم برایم  بصورت عذاب آوردرآمده بودومعلوم نیست پس ازاین هم چه خواهد شد.سرشیراینترنت رابرای رضای خدا(به نظرآنها)بسته اند،بدون آنکه به مردم اطلاع ازپیش داده باشند.  

طالبان بازبوی خون به مشامشان رسیده است وطبق خبر،خبر گزاریها دردره پنجشیربه کشتار مردم آن ناحیه پرداخته اند.بدترین خبر دراین موقع این است که مادراین وضعیت ناگواربشنویم آنهارابرسمیت بشناسندواین خبرازتمام فجایع آن مردم نامردمی بدتراست.

بهمریختگی اقتصادی و اجتماعی کشورماناشی ازاین است که هرکس بجای خودقرارندارد.دولت باید تحصیلکرده های دانشگاههای ماراکه برخلاف گذشته زیادهستنداستخدام وواردکادراداری ومدیریتی کشورنماید.وگرنه درآینده نیزهمین وضع ادامه خواهد داشت.دولت هابادراین شرایط که نارضایتی زیاداست دستگاهااداری ومدییریتی رابه دست اداراتی نیرومند بدهد.درآن صورت از شدت نارضایتی هاهم کاسته خوهد شدوهم مردم ماشاهدوجودمشکلات بسیارکمتری خواهندبود.